من چند وقتی است که متوجه شدم پدرم با یک زن در ارتباط است
اما هیچ کاری نتونستم بکنم
میترسم بهش بگم یا ازش سوالی بپرسم درموردش
میترسم به مادرم هم بگم
چند بار به اون خانم پیام دادم که با پدر من چکار داری ولی جواب منو نداد
تورو خدا بگید چکار باید بکنم ؟ چطوری باید حلش کنم ؟؟؟
پاسخ :
ابتدا لازم هست بررسی شود که علت این خیانت پدرتان چیست؟
آیا از يك احساس تنهايي و خلاء عاطفي رنج ميبرند كه توسط مادر محترم به آن توجه نشده است؟
مثلا مادری، شغل خود را بر وظيفه همسرداري مقدم ميكند و حاضر به اختصاص
وقت كافي به همسر و خانواده خود نيست، یا بخاطر علایق به تفریح یا مسائل
دیگر برای همسر خود وقتی نمی گذارد پس ...
البته چنين وضعيتي ( وابستگي به شغل یا هر چیز دیگری و مقدم نمودن آن بر
همسر) خود ميتواند بيانگر مشكلات عاطفي و ارتباطي عميقتري ميان والدين
باشد كه از گذشته تا كنون همچنان مغفول مانده است. كه ضرورت دارد با
بازنگري در روابط گذشته به تدارك اسيبها اقدام گردد. ضمن اينكه ورود يك
مشاور براي كمك به زودن اختلافات عميق احتمالي ميتواند در رسيدن به نتيجه
مطلوب، امري اجتناب ناپذير باشد.
به هرحال براي برون رفت از چنين وضعيتي لازم است؛
- مادر نسبت به تعهدات، از خود پايبندي بيشتري نشان دهد، چرا كه اهمیت او و
پاسخ به نیازهای همسر، از ميزان اين رفتار كم خواهد كرد. بنابراين لازم
است .
- به طور غیر مستقیم پدرتان را متوجه فهمیدنتان بکنید.
- سعي كنيد با ترغيب ايشان به پايبندي بيشتر به مناسك مذهبي مانند نماز
جماعت، قرائت قرآن و البته تقيد خودتان به اين امور، فضاي معنوي خانه را
توسعه دهيد و وي را از دعاي خير خود محروم نگردانيد.
فروش ویژه ساعت مچی لاگوست طرح کلاسیک
پرسش:
سلام
اگر با جنس مخالف بخوایم رابطه داشته باشیم مسکلی داره؟ یعنی ممکنه برای ازدواج و حتی روحیه لطمه بزنه؟ چون به نظرم باعث آرامش و شادابیم میشه اما از طرفی هم شنیدم بر عکسه. راهنمایی کنید ممنون میشم.
پاسخ :
با سلام
5. پیدایش تنوّع خواهی و اثرگذاری آن بر انتخاب فرد در ازدواج: نوجوانان و جوانانی كه پیش از ازدواج، با جنس مخالف خود، رابطه برقرار می كنند، هنگام ازدواج و انتخاب همسر، به همه با دید شك و تردید می نگرند. حتی پس از ازدواج نیز روحیه ی هوسبازانه و تنوّع طلبانه، روانشان را آزار می دهد و چه بسا به سوی منجلاب فساد كشیده شوند و راه بی بندباری را در پیش گیرند.
6-
. آلوده شدن به معصیت: قرآن كریم و روایات
معصومان(علیهم السلام)از ارتباط جنسی با دیگران و نگاه های شهوت آمیز
برحذر داشته و وعده خسران و عذاب به مرتكبان چنین اعمالی داده است.
قرآن كریم می فرماید: (قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ
وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَی.... وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ
یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا
یُبْدِینَ.... زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ...) (نور: 30 و 31);
به مؤمنان بگو! چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود
را حفظ كنند. این برای آنان پاكیزه تر است... و به زنان با ایمان بگو: چشم
های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ كنند و زینت
خود را آشكار ننمایند جز بر شوهرانشان... .
این آیه، به صراحت دستور داده است كه زن و مرد نامحرم به یكدیگر نگاه شهوت
آلود نداشته باشند. به راستی، اگر به این آیه مباركه عمل شود و دختر و پسر
نامحرم از ابتدا به یكدیگر توجه ننمایند و به هم نگاه هوس آلود نكنند، آیا
دوستی ها و عشق های خیابانی به وجود می آیند؟!
7. بدبینی به همسر آینده و احساس خیانت از دیگر عوارض دوستی های دوران
نوجوانی است. افرادی که در دوران نوجوانی روابطی با جنس مخالف داشته اند پس
از از دواج به همسر خود شک دارند. حتی اگر دختر و پسر پس از دوستی با هم
ازدواج کنند نسبت به هم اطمینان لازم را ندراند و همواره ظن به خیانت
دارند. آنها فکر می کنند کسی که حاضر به دوستی با آنها شده ممکن است با
دیگران نیز رابطه برقرار کند.
8.افسردگی پس از جدایی و احتمال خودکشی از دیگر عوارض چنین دوستی ها است.
پس از ایجاد دوستی به دلیل ارتباط مستمر نوعی حالت وابستگی بین طرفین ایجاد
می شود .در این دوره نوجوان برای حفظ این ارتباط تلاش می کند و حاضر است
هر هزینه ای برای ادامه رابطه بپردازد آنها مصر به ادامه ارتباط و حتی
ازدواج هستند. در این حالت قطع رابطه به افسردگی شدید منجر شده و نوجوان بی
حوصله می شود ، میل به زندگی ندارد و در مواردی نیز دست به خودکشی می زند.
9. انسان موجودی تنوع طلب است که هیچگاه سیر نمی گردد و همیشه بدنبال لذت
جدیدتر و بیشتر است . اگر پایبند به اصل و قانونی نباشد که او را محدود
کند، همیشه بدنبال لذت جدیدتری است و این موجب می شود که تمام وقت و
امکانات انسان، صرف همینگونه کارها شود و در نتیجه استعدادهای دیگرش شکوفا
نگردد مثلا انسان اگر بخواهد در زمینه علمی به جایی برسد، نباید ذهن خود را
مشغول اینگونه کارها کند و...
10- داشتن دوست دختر باعث می گردد تا بنیان و نظام خانواده سست گردد و
شوهر به زنش بی رغبت گردد و این مفسده ای است غیر قابل جبران چون نیاز
انسانها، تنها در مسائل جنسی خلاصه نمی گردد، انسان علاوه بر نیاز جنسی،
نیاز به همدمی دارد که با او از مشکلاتش بگوید و در کنارش آرامش پیدا کند و
این آرامش در جایی غیر از کانون خانواده، دست یافتنی نیست.
11. داشتن دوست دختر خود عاملی است برای کم رنگ شدن محبت شوهر به زن و در
نتیجه طلاق و ارضا نشدن نیازهای دیگر انسان. در کانون خانواده است که
فرزندان مهر پدر و مادر را تجربه می کنند و در پرتو این محبتهاست که
استعداد فرزندان شکوفا می گردد.
12. از هم گسیخته شدن نسل انسانها و انتشار بیماریهای گوناگون تناسلی همچون
ایدز و... هم از مفاسدی است که بر داشتن دوست دختر مترتب است.
13. نبود تعهد و پايبندي در اين دوستي ها و مشخص نشدن آخر ارتباط.
14. خرج و هزينه هاي رواني و عاطفي در اين دوستي ها که نه تنها اين هزينه
ها بهره اي نمي رسانند، بلکه موجبات مشکلات بعدي بسياري را فراهم مي آودند .
15. مشکلاتي مانند بدبيني ها همسر و تفاوت هاي شخصيتي در صورت ازدواج . زيرا رابطه دوستي و زناشوهري بسيار متفاوت است.
16. افسردگي و شوک رواني بعد از جدا شدن که بيش تر به دليل احساس يکنواختي از طرف پسر به بهانه هاي مختلف ايجاد مي شود.
17. ناموفق بودن در زندگي هاي بعدي با افرادي غير اين فرد، به دليل وجود
تجارب و احساسات گذشته و مقايسه دايم همسر فعلي با افرادي که در گذشته با
آنها بوده اند و تعارضات شديد زناشويي.
موفق باشيد.
فروش ویژه ژل سفید کننده ایموشن
با سلام وادب :
ضمن تشکر از حسن اعتماد شما ، از این که توفیق خدمت به شما را داریم خداوند منان را سپاسگذاریم.
خواهر گرامی در این زمینه لازم است به چند نکته دقت فرمائید:
1- در بسیاری از موارد شک ها و تردید های خانمها که به خاطر شدت محبت و حس انحصار طلبی آنهاست ، کاملا بی مورد است. و چه بسا شوهرشان هیچ کار اشتباهی مرتکب نشده و اصلا متوجه این مساله نیست و گاهی از حساسیت همسر ، تعجب میکند.
اخطار :
گاهی حساس شدن خانم ها باعث انگیزش حس لجبازی آقایان شده و آنها را خسته می کند و اگر هم چیزی نبوده آنها را تحریک به انجام آن میکند. ( به قول معروف می گویند : آش نخورده و دهان سوخته ؟ من که متهم هستم پس اقلا بهره ای ببرم !!! ) و این کار را دشوار تر می کند و خود ، مشکل آفرین است.
2- در فرض وجود رابطه و لغزش همسر ، کاملا با تدبیر جلو بروید و تسلیم احساسات نشوید ( هر چند گاهی این کار سخت می شود ... ).
ابتدا مروری بر رابطه خود کنید.( همه جوانب : عاطفی ، جنسی ، ظاهری و...). ببینید چه ضعفی هست. و سعی کنید آن را جبران کنید.( گاهی لازم است غیر مستقیم یا مستقیم در این زمینه با همسرتان به دور از توجه به رابطه جدید او ، گفتگو کنید.)
3-ممکن است خوب متوجه مشکل و ریشه آن نشوید. در این موقع می توانید از شخص مورد اعتماد و آگاه دیگری کمک بگیرید. در مواردی مراجعه به مشاور متخصص لازم می شود.
4- نظر به اینکه همسر داری و جذب همسر علاوه بر مسائل شخصی ، یک مهارت آموختنی است ، لازم است در این زمینه بیشتر مطالعه داشته باشید.
برای روشن تر شدن موضوع و بهره مندی بقیه عزیزان مطالبی را در ادامه تقدیم می کنیم:
از آفتهای ویرانگر زندگی، سوءظن و بدگمانی افراد خانواده نسبت به یکدیگر است. سوءظن، درست مانند طوفانی تکان دهنده، ستونهای استوار یک زندگی را متزلزل میکند....
عشق، صداقت و خوشبینی معیارهای لازم برای داشتن یک زندگی سالم هستند که در زیر سایه شک نابود میشوند. خداوند مهربان انسان را آفرید و به او قدرت اندیشیدن و درست تصمیم گرفتن را عطا فرمود تا در زندگی به مدد عقل و درایت خویش، راه درست را بپیماید اما وقتی زیر هجوم افکار بیمارگونه شک، قدرت تصمیمگیریتان از بین میرود؛ قلبتان پر از افکار شیطانی میشود و ایمان در دلتان میمیرد و زندگی را میبازید.
بیشتر همسرانی که دچار مشکل روحی روانی ناشی از سوءظن، بهویژه در آغاز زندگی مشترک میشوند، خود نیز در ابتدا خواهان چنین نگرش و روشی نبودهاند. اگر پای درد دلهای آنها بنشینیم، خواهیم فهمید که بیشتر آنها به علت عدم شناخت صحیح از یکدیگر و یا در برخی موارد، به خاطر مخفی كردن واقعیت، طعمه دام وسوسهانگیز سوءظن شدهاند و متاسفانه هیچکس به آنها نیاموخته که چطور از دام این افکار آزاردهنده رها شوند. از منظر دین نیز گمانهای نادرست، گناه شمرده میشوند. حتما این آیه قرآن را که به صراحت، مومنان را از این رذیله اخلاقی برحذر داشته، خواندهاید که:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اجْتَنِبوا کَثیرا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ. (حجرات : 12)
ای مومنان! از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پارهای از آنها گناه است.»
«... وقتی به همسرم سوءظن پیدا کردم او را بیدرنگ کشتم و حالا پشت میلههای زندانم و دختر 4سالهام یتیم و بیمادر شده. این، شک بود که ایمانم را از من گرفت و من با دست خودم زن و بچهام را نابود کردم. خیلی دیر فهمیدم که شکام بیپایه بود و مردی كه از خانهمان بیرون آمد، مامور برق بوده. کاش هرگز تصمیم عجولانه نمیگرفتم...»
حامد ابراهیم پور، حقوقدان و عضو کانون وکلای دادگستری مرکز درباره این پرونده میگوید: «قانونگذار تنها در یک مورد، این حق را به زوج میدهد و آن هم این است که بر طبق ماده 630 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، میتواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مُکْرَه شده باشد، فقط مرد بیگانه را میتواند به قتل برساند. در پرونده فوقالذکر ردپایی از خیانت زوجه (مقتوله) و مشاهده عمل زنای او با دیگری وجود ندارد، بنابراین فرض بالا منتفی است و عمل شوهر قتل عمد تشخیص داده شده است.
اگر دو نفر به هم اعتماد کامل داشته باشند، به هیچوجه شک و تردید در رابطهشان جایی ندارد اما اگر به هر دلیل لغزشی در رابطهشان پیش بیاید و اعتمادشان را به یکدیگر از دست بدهند، باید از یک شخص ثالث برای بهبود روابطشان کمک بگیرند. این شخص ثالث میتواند یک بزرگتر یا یک مشاور خوب باشد.
دکتر نرگس طالقانی : چگونه افكار مشكوكمان را به همسرمان بگوییم؟
برخی رفتارها مانند شک، وسواس، استرس، اضطراب و تردید در وجود همه افراد پیدا میشود و میتوانم بگویم که داشتن اینگونه رفتارها در حد کم و متعادل برای تمام افراد لازم است. اما اگر این رفتارها از حد تعادلشان خارج و بیشتر از انتظار ما یا اطرافیانمان شود، دیگر یک ضرورت نیستند و میتوان آنها را رفتارهای بیمارگونه یا حتی بیماری روانی دانست که نامگذاری آن به شدت و ضعفش بستگی دارد. در مورد شک و تردید و شکاک بودن افراد، مخصوصا زوجها به یکدیگر باید عرض کنم که معمولا دو نوع مختلف از شک بین زن و شوهرها حاکم است. اولین صورت این است که فرد بدون اینکه حرکتی یا حرفی از همسرش دیده یا شنیده باشد به او شک میکند و اینگونه افراد حتی به خودشان هم شک دارند.
این نوع شک، ارتباط کوچکی هم با وسواس دارد؛ بهترین کار این است که با تمرین زیاد، خودشان را اصلاح کنند؛ مثلا وقتی درباره همسرشان چیزی ندیدهاند و نشنیدهاند، بیخودی او و خودشان را آزار ندهند. البته علاوه بر تمرین کردن، گاهی لازم است با یک مشاور صحبت کنید تا بتوانید این مشکل را حل کنید. نوع دیگر شک و تردید در مورد برخورد با دیگران و مخصوصا همسران نسبت به یکدیگر است. این شک، خارج از اختیار خود فرد است و خودش به 2 نوع تقسیم میشود. در نوع اول، فرد حرف، عمل یا رفتاری را از همسرش دیده که این رفتار او را به شک واداشته و در نوع دوم، حرف یا کار خاصی نبوده اما همسران بیجهت نسبت به یکدیگر، حساس میشوند.
این نوع شک هم نوعی رفتار وسواسگونه است که فرد باید مشکلش را خیلی زود حل کند تا بیشتر از این از نظر روانی تحت فشار قرار نگیرد. راهحل این مشکل هم آن است که مساله را با همسرتان در میان بگذارید و مطمئن شوید که فکرتان درست است یا نه؟ اگر درست نبود که متوجه اشتباهتان میشوید و درصدد اصلاح رفتارهایتان برمیآیید و اگر درست بود هم که حداقل طرف مقابلتان متوجه اشتباهش میشود و سعی میکند رفتارش را درست کند. حالا ببینید، زمانی شما حرکت خطایی از همسرتان میبینید و دیگر مطمئن میشوید که شکتان به یقین تبدیل شده است. مثلا متوجه میشوید که شوهرتان با خانم دیگری رابطه دارد و وقتی هم که موضوع را با او مطرح میکنید، کاملا انکار میکند.
در این حالت شما باید در یک فرصت مناسب، ثابت کنید که متوجه این رابطه شدهاید و با دادن یک نشانه به او ثابت کنید که متوجه این رفتارش شدهاید. ممکن است همسر شما از اینکه بفهمد شما متوجه رفتارش هستید، شرمنده شود و دیگر خطایش را تکرار نکند ولی اگر شما نتوانید درست حرفهایتان را به او انتقال دهید، وضعتان بهتر که نمیشود هیچ، تازه ممکن است رویتان هم به یکدیگر باز بشود و دیگر همسرتان هیچ ناراحتی بابت انجام کارهایش نداشته باشد.
مساله را با همسرتان در میان بگذارید و مطمئن شوید که فکرتان درست است یا نه؟ اگر درست نبود که متوجه اشتباهتان میشوید و درصدد اصلاح رفتارهایتان برمیآیید و اگر درست بود هم که حداقل طرف مقابلتان متوجه اشتباهش میشود و سعی میکند رفتارش را درست کند.
اولین نکته آن است که پس از رسیدن به یقین به هیچوجه داد و بیداد راه نیندازید و همه را خبر نکنید. حواستان باشد که برای درست شدن یک رابطه، نباید رفتار اشتباه را با رفتار اشتباهتری جبران کنید. خونسردی خودتان را حفظ کنید و منتظر یک فرصت مناسب بمانید. دومین گام این است که در کمال آرامش و به صورت غیر مستقیم همسرتان را متوجه کارش کنید. به این شکل، او خیلی راحتتر رفتار خطایش را میپذیرد و آن را اصلاح میکند. به عنوان آخرین نکته هم باید بگویم که اگر دو نفر به هم اعتماد کامل داشته باشند، به هیچوجه شک و تردید در رابطهشان جایی ندارد اما اگر به هر دلیل لغزشی در رابطهشان پیش بیاید و اعتمادشان را به یکدیگر از دست بدهند، باید از یک شخص ثالث برای بهبود روابطشان کمک بگیرند. این شخص ثالث میتواند یک بزرگتر یا یک مشاور خوب باشد. تنها نکته مهم هم این است که این شخص میانجی، مورد اعتماد هر دو طرف باشد تا آنها به راهکار او اعتماد و عمل کنند تا رفتارشان نسبت به هم اصلاح شود. به خاطر داشته باشید نباید هیچ نکتهای را از مشاور منتخبتان مخفی کنید. او در صورتی موفق میشود یاریتان کند که همهچیز را با ریزهکاریهایش بداند. این را هم هرگز فراموش نکنید که دروغ، سرمنشا بروز شک در طرف مقابلتان است. پس همیشه همسرتان را نسبت به کارهایی که میکنید آگاه سازید تا کارتان به شک و فاصله گرفتن از هم نیفتد.
جهت حسن امانت :
این مقاله برگرفته از نوشته خانم الهه رضاییان- مصاحبه با دکتر نرگس طالقانی درج شده در سایت تبیان است. ( با تلخیص)
از آفتهای ویرانگر زندگی، سوءظن و بدگمانی افراد خانواده نسبت به یکدیگر است. سوءظن، درست مانند طوفانی تکان دهنده، ستونهای استوار یک زندگی را متزلزل میکند....
عشق، صداقت و خوشبینی معیارهای لازم برای داشتن یک زندگی سالم هستند که در زیر سایه شک نابود میشوند. خداوند مهربان انسان را آفرید و به او قدرت اندیشیدن و درست تصمیم گرفتن را عطا فرمود تا در زندگی به مدد عقل و درایت خویش، راه درست را بپیماید اما وقتی زیر هجوم افکار بیمارگونه شک، قدرت تصمیمگیریتان از بین میرود؛ قلبتان پر از افکار شیطانی میشود و ایمان در دلتان میمیرد و زندگی را میبازید.
بیشتر همسرانی که دچار مشکل روحی روانی ناشی از سوءظن، بهویژه در آغاز زندگی مشترک میشوند، خود نیز در ابتدا خواهان چنین نگرش و روشی نبودهاند. اگر پای درد دلهای آنها بنشینیم، خواهیم فهمید که بیشتر آنها به علت عدم شناخت صحیح از یکدیگر و یا در برخی موارد، به خاطر مخفی كردن واقعیت، طعمه دام وسوسهانگیز سوءظن شدهاند و متاسفانه هیچکس به آنها نیاموخته که چطور از دام این افکار آزاردهنده رها شوند. از منظر دین نیز گمانهای نادرست، گناه شمرده میشوند. حتما این آیه قرآن را که به صراحت، مومنان را از این رذیله اخلاقی برحذر داشته، خواندهاید که:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اجْتَنِبوا کَثیرا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ. (حجرات : 12)
ای مومنان! از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پارهای از آنها گناه است.»
«... وقتی به همسرم سوءظن پیدا کردم او را بیدرنگ کشتم و حالا پشت میلههای زندانم و دختر 4سالهام یتیم و بیمادر شده. این، شک بود که ایمانم را از من گرفت و من با دست خودم زن و بچهام را نابود کردم. خیلی دیر فهمیدم که شکام بیپایه بود و مردی كه از خانهمان بیرون آمد، مامور برق بوده. کاش هرگز تصمیم عجولانه نمیگرفتم...»
حامد ابراهیم پور، حقوقدان و عضو کانون وکلای دادگستری مرکز درباره این پرونده میگوید: «قانونگذار تنها در یک مورد، این حق را به زوج میدهد و آن هم این است که بر طبق ماده 630 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، میتواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مُکْرَه شده باشد، فقط مرد بیگانه را میتواند به قتل برساند. در پرونده فوقالذکر ردپایی از خیانت زوجه (مقتوله) و مشاهده عمل زنای او با دیگری وجود ندارد، بنابراین فرض بالا منتفی است و عمل شوهر قتل عمد تشخیص داده شده است.
اگر دو نفر به هم اعتماد کامل داشته باشند، به هیچوجه شک و تردید در رابطهشان جایی ندارد اما اگر به هر دلیل لغزشی در رابطهشان پیش بیاید و اعتمادشان را به یکدیگر از دست بدهند، باید از یک شخص ثالث برای بهبود روابطشان کمک بگیرند. این شخص ثالث میتواند یک بزرگتر یا یک مشاور خوب باشد.
دکتر نرگس طالقانی : چگونه افكار مشكوكمان را به همسرمان بگوییم؟
برخی رفتارها مانند شک، وسواس، استرس، اضطراب و تردید در وجود همه افراد پیدا میشود و میتوانم بگویم که داشتن اینگونه رفتارها در حد کم و متعادل برای تمام افراد لازم است. اما اگر این رفتارها از حد تعادلشان خارج و بیشتر از انتظار ما یا اطرافیانمان شود، دیگر یک ضرورت نیستند و میتوان آنها را رفتارهای بیمارگونه یا حتی بیماری روانی دانست که نامگذاری آن به شدت و ضعفش بستگی دارد. در مورد شک و تردید و شکاک بودن افراد، مخصوصا زوجها به یکدیگر باید عرض کنم که معمولا دو نوع مختلف از شک بین زن و شوهرها حاکم است. اولین صورت این است که فرد بدون اینکه حرکتی یا حرفی از همسرش دیده یا شنیده باشد به او شک میکند و اینگونه افراد حتی به خودشان هم شک دارند.
این نوع شک، ارتباط کوچکی هم با وسواس دارد؛ بهترین کار این است که با تمرین زیاد، خودشان را اصلاح کنند؛ مثلا وقتی درباره همسرشان چیزی ندیدهاند و نشنیدهاند، بیخودی او و خودشان را آزار ندهند. البته علاوه بر تمرین کردن، گاهی لازم است با یک مشاور صحبت کنید تا بتوانید این مشکل را حل کنید. نوع دیگر شک و تردید در مورد برخورد با دیگران و مخصوصا همسران نسبت به یکدیگر است. این شک، خارج از اختیار خود فرد است و خودش به 2 نوع تقسیم میشود. در نوع اول، فرد حرف، عمل یا رفتاری را از همسرش دیده که این رفتار او را به شک واداشته و در نوع دوم، حرف یا کار خاصی نبوده اما همسران بیجهت نسبت به یکدیگر، حساس میشوند.
این نوع شک هم نوعی رفتار وسواسگونه است که فرد باید مشکلش را خیلی زود حل کند تا بیشتر از این از نظر روانی تحت فشار قرار نگیرد. راهحل این مشکل هم آن است که مساله را با همسرتان در میان بگذارید و مطمئن شوید که فکرتان درست است یا نه؟ اگر درست نبود که متوجه اشتباهتان میشوید و درصدد اصلاح رفتارهایتان برمیآیید و اگر درست بود هم که حداقل طرف مقابلتان متوجه اشتباهش میشود و سعی میکند رفتارش را درست کند. حالا ببینید، زمانی شما حرکت خطایی از همسرتان میبینید و دیگر مطمئن میشوید که شکتان به یقین تبدیل شده است. مثلا متوجه میشوید که شوهرتان با خانم دیگری رابطه دارد و وقتی هم که موضوع را با او مطرح میکنید، کاملا انکار میکند.
در این حالت شما باید در یک فرصت مناسب، ثابت کنید که متوجه این رابطه شدهاید و با دادن یک نشانه به او ثابت کنید که متوجه این رفتارش شدهاید. ممکن است همسر شما از اینکه بفهمد شما متوجه رفتارش هستید، شرمنده شود و دیگر خطایش را تکرار نکند ولی اگر شما نتوانید درست حرفهایتان را به او انتقال دهید، وضعتان بهتر که نمیشود هیچ، تازه ممکن است رویتان هم به یکدیگر باز بشود و دیگر همسرتان هیچ ناراحتی بابت انجام کارهایش نداشته باشد.
مساله را با همسرتان در میان بگذارید و مطمئن شوید که فکرتان درست است یا نه؟ اگر درست نبود که متوجه اشتباهتان میشوید و درصدد اصلاح رفتارهایتان برمیآیید و اگر درست بود هم که حداقل طرف مقابلتان متوجه اشتباهش میشود و سعی میکند رفتارش را درست کند.
اولین نکته آن است که پس از رسیدن به یقین به هیچوجه داد و بیداد راه نیندازید و همه را خبر نکنید. حواستان باشد که برای درست شدن یک رابطه، نباید رفتار اشتباه را با رفتار اشتباهتری جبران کنید. خونسردی خودتان را حفظ کنید و منتظر یک فرصت مناسب بمانید. دومین گام این است که در کمال آرامش و به صورت غیر مستقیم همسرتان را متوجه کارش کنید. به این شکل، او خیلی راحتتر رفتار خطایش را میپذیرد و آن را اصلاح میکند. به عنوان آخرین نکته هم باید بگویم که اگر دو نفر به هم اعتماد کامل داشته باشند، به هیچوجه شک و تردید در رابطهشان جایی ندارد اما اگر به هر دلیل لغزشی در رابطهشان پیش بیاید و اعتمادشان را به یکدیگر از دست بدهند، باید از یک شخص ثالث برای بهبود روابطشان کمک بگیرند. این شخص ثالث میتواند یک بزرگتر یا یک مشاور خوب باشد. تنها نکته مهم هم این است که این شخص میانجی، مورد اعتماد هر دو طرف باشد تا آنها به راهکار او اعتماد و عمل کنند تا رفتارشان نسبت به هم اصلاح شود. به خاطر داشته باشید نباید هیچ نکتهای را از مشاور منتخبتان مخفی کنید. او در صورتی موفق میشود یاریتان کند که همهچیز را با ریزهکاریهایش بداند. این را هم هرگز فراموش نکنید که دروغ، سرمنشا بروز شک در طرف مقابلتان است. پس همیشه همسرتان را نسبت به کارهایی که میکنید آگاه سازید تا کارتان به شک و فاصله گرفتن از هم نیفتد.
جهت حسن امانت :
این مقاله برگرفته از نوشته خانم الهه رضاییان- مصاحبه با دکتر نرگس طالقانی درج شده در سایت تبیان است. ( با تلخیص)
فروش ویژه ساعت دستبندی LED بریسا