پرسش: من و خانمی متاهل در حال حاضر به همدیگر علاقهمند شدیم، البته این خانم تازه ازدواج کرده و از زندگیش هم راضی نیست و با همسرشان تفاهم ندارند و همسرشان هم حاضر به جدایی از وی نیست. ولی من خیلی تو این شرایط دارم عذاب میکشم چون از طرفی او متاهل است و نسبت به این قضیه آگاهم که ارتباطم با وی کار درستی نیست و از طرف دیگر شدیدا عاشقش هستم و دوسش دارم انقدر که دوست دارم هرلحظه و همه جا کنارم باشد و با وی ازدواج کنم.
خواهش میکنم راهی جلوی من بگذارید خیلی روزهای سختی دارم سپری میکنم. نمیخواهم که حتما بگویید چه طوری به وی برسم فقط راهنمایی کنید اگه راهی برای رسیدن نیست چطوری میتوانم فراموش کنم.
پاسخ: انسان ویژگیهای خاصی دارد که بقیه موجودات حتی فرشتگان مقرب الهی از آن بی بهره اند، یکی از مهمترین تمایزهای انسان «انتخاب گناه یا ثواب» می باشد، توضیح مطلب اینکه یک فرد می تواند با بهره گیری از قدرت روح به کمالات برسد و مثل نبی مکرم اسلام به جایی برسد که فرشتگان به آن جایگاه غبطه می خورند، و بر عکس ممکن هست اینقدر در فساد و شهوت غرق شود که از هر حیوانی رذلتر شود، از جمله اعمالی که انسان را پستتر از حیوان میکند «عدم رعایت حریم دیگران» می باشد چرا که بعضی از حیوانات در رعایت حریم همسر از بعضی انسانها پیشگامتر هستند مثلا نوعی از کرکسهای سیاه با نام علمی «Coragyps atratus» سمبل وفاداری و تکهمسری در میان پرندگان است. این کرکسها که ممکن است از لاشه همنوعان خود نیز تغذیه کند، هرگز به زوجی که تمام عمر را با او سپری خواهد کرد، خیانت نمیکنند. اما با کمال تعجب بعضی از افراد در بین انسانها، خود را از کرکس هم پایینتر آورده و دست به خیانت می زنند.
قبل از پرداختن به اصل پاسخ به دو نكته اشاره كنيم:
۱. ارتباط با نامحرم خارج از حدود و چهارچوب شرع اسلام و ضرورت، به هر شكلي
كه باشد، تلفني، اينترنتي، پيامكي، حضوري و غير حضوري و هرگونه ارتباط
ديگري از اين قبيل جايز نبوده و از گناهان است[۱] روابط اين چنيني كه از
چهارچوب اسلام و شرع خارجاند، از نظر قرآن مردود است. [۲]
۲. نياز عاطفي نيازي است كه حتي انسان وقتي در ميان انسانهاي مهربان هم
قرار دارد، وجود آن را حس ميكند. احساس ميكند يكي ديگر بايد باشد تا با
او راحت تر حرف هاي دلش را بزند، محبتش را عرضه كند و سنگ صبورش باشد. اين
عطش و نياز را نسبت به جنس مخالف خود هم مي بيند. در اين ميان، هيچ چيزي
نمي تواند به اين نياز حقيقي و مهم، به طيبي و طاهري و گوارايي ازدواج،
پاسخ دهد. به واسطه وجود اين نياز است كه وقتي انسان در كنار همسر قرار مي
گيرد، به انس و آرامش مي رسد. اين آرامش نه يك امر مجازي و قرار دادي است،
بلكه امري حقيقي و فطري است كه بر حسب خلقت ما طرح ريزي شده است.
قرآن مي فرمايد: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ
أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ
رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون» (روم/۲۱)؛ یعنی
«از نشانه هاي او اين است كه براي شما از جنس خودتان جفتي آفريد تا در كنار
او آرامش يابيد. ميان شما مودت و رحمت قرار داد و در اين كار نشانه هايي
است براي كساني كه تفكر مي كنند»
بر اساس اين دو نكته ميگوييم:
آن چه رابطه بين مرد و زن نامحرم را حلال مي كند، خواندن عقد شرعي ازدواج
موقت يا دائم است كه براي شما به جهت تاهل خانم مذكور ممكن نيست.
برادر گرامي؛
به نظر مي رسد شما با انجام عملي كه از آن به شدت نهي شده و قرآن در آيات
متعدد نسبت به آن هشدار داده و ارتكاب آن را در جمله گناهان شمرده است،با
دیگری رابطه بر قرار کرده اید، آيا چنين چيزي ممكن است؟ آیا اگر خودتان
همسر داشته باشید و دیگری باهاش ارتباط برقرار کند و دوست داشته باشد که هر
جا و هر کجا پیشش باشد ناراحت نمیشوید؟
شیطان به خوبي توانسته بزرگترين گناهان
را با رنگ و لعابي مانند کلمه مقدس عشق معرفي كند و تا به جايي نيز پيش
رفته كه شما خريدار خشم خدا گشته ايد. این در حالی است که عشق در مکان
نامقدس و ناپاک هرگز رشد نمی کند پس ان چیزی که شما احساس می کنید عشق است
شهوت و هوسی بیش نیست.
علاوه بر مبحث دینی از نظر عقل هم کارتان اشتباه هست چرا که در این قصه دو
حالت بیشتر وجود ندارد یا وی از شوهرش طلاق میگیرد و با شما ازدواج
میکند، یا اینکه خیر طلاق نمی گیرد و همین طور به رابطه تان ادامه می
دهید.
در صورت اول احتمال شکست در زندگی تان
هست و چون خودتان در زمانی که وی شوهر داشت با او ارتباط داشتید خداوند با
بدبین کردنتان عذاب جهنم را در همین دنیا به شما نشان میدهد و آنچنان
شکاک و بد بین میشوید که زندگی هر دو نفر جهنم میشود و چه بسا دست به
کارهای نا مغقول بزنید و به همدیگر آسیب برسانید.
اما اگر وی طلاق نگیرد و همین طور ادامه دهید در این صورت اولا آخرت به طور
کلی از دست خواهد رفت و عذاب دردناکی در انتظارتان خواهد بود ثانیا در
دنیا هم بعد از مدتی خداوند پرده را بر خواهد داشت چون اگر انسان از گناه
حیا نکند خداوند پرده ها را بر میدارد و ان وقت گناهش بر همگان اشکار
میشود که در این صورت حتی از لحاظ جانی هم امنیت نخواهید داشت و معلوم
نیست چه سرنوشتی برایتان رقم بخورد.
اما چه کار باید کرد:
۱- در کار خود بیاندیشید و کمی تامل کنید که به کجا می روید واقعا دارید چه کار می کنید؟ اصلا فکر نمی کنید که این کارت باعث از دست رفتن تمام آبرو و حیثیت و حتی جانتان می شود؟ خوب وقتی فکر کردید پی به اشتباه بودن ماجرا میبرید بعد از ان بایستی عملا اقدام به قطع رابطه کنید.
۲- دوری و پرهیز: برای اینکه این خانم را از یاد ببرید راهکارش را امام علی فرموده است: «من العصمه تعذّر المعاصی»[۳] یعنی از عصمت آن است که از اسباب و زمینه هایی که تو را به گناه میاندازد دور سازی پس تا میتوانید هر چه را که او را به یاد شما میاندازد از خود دور سازید شماره تلفنی یا عکسی از او دارید از بین ببرید یا در مکانهای خاص یا زمانهای مشخصی او را می بینید به آن مکانها نروید و در آن زمانها خود را به کارهای دیگر مشغول سازید. و با خدای خود معامله کنید ـ همانطور که شیخ رجبعلی خیاط آن عارف بالله انجام داد ـ و تربیت خود را به او بسپارید. این را هم بدانید که گناه نکردن خیلی راحت تر از توبه بعد از گناه کردن است.
پى نوشتها:فروش ویژه بالشتک طبی گرما درمانی آترین
با سلام و ادب خدمت شما خواهر گرای
اینکه همسر شما کوتاهی کردند و مقصر هستند شکی نیست و باید در جای خود بحث شود تا مشکل حل شود. اما این رفتار همسر شما هیچ توجبه قانع کننده ای برای خیانت شما نبوده است و باید دنبال حل مشکل می رفتید تا خودتون بیشتر گرفتار کنید.
شما فکر می کنید این آقا که قربون صدقه شما می رفته و تعریف می کرده واقعا از ته دل می گفته یا برای این بوده که به هوس و اهداف شیطانی خودش برسه؟ چقدر مردانی که فقط برای استفاده جنسی از یک زن از او تعریف و تمجید میکنند اما زره ای به آن اعتقاد ندارند. شما نباید دلتون رو به تعریف زبانی یک هوس ران بی دین خوش کنید که با آن به آرامشی نسبی و ظاهری برسید.
اگر هم همسرتون کوتاهی می کنه خیلی زیباست که عفت پیشه کنید و با خدا معامله کنید.
این کار شما گناه بزرگی بوده که باید توبه کنید و دیگه مرتکب نشید و دست از این رابطه بردارید تا ان شالله خدای متعال هم ببخشد.
خواهر گرامی ؛ ضمن تشکر از حسن اعتماد شما لازم به ذکر است که آنچه شما مرقوم داشته اید ، حاکی از دغدغه دینی و معنوی شماست و این مطلب می تواند یاریگر شما در مراحل گذر از این مرحله باشد.
پس سعی کنید این ویژگی را در خود تقویت کنید تا زمینه اصلاح و سلامت زندگیتان بیشتر فراهم شود .
هر چند شکی در اشتباه بودن اقدامات شما و معصیت بودن آن و لزوم توبه جدی به محضر خدای مهربان نیست و نباید با توجیه خود وانداختن گناه به گردن دیگران ، به راحتی از آن بگذرید ولی در هر حال لازم است در شرایط فعلی ، به نکاتی دقت کنید :
1- مساله سردی روابط زن و شوهر در اثر نداشتن مهارتهای کافی و در مواردی بیماریها و یا مشکلات روحی و جسمی ، در بسیاری از خانواده ها مشاهده می شود ، ولی راه حل آن پناه بردن به گناه و روابط نامشروع نیست.
بلکه اکثر این موارد با مراجعه به مشاورین متخصص و متعهد و یا پزشکان مربوطه قابل اصلاح است و تصور اینکه مشکل قابل حل نیست ، بسیار غلط و نابودگر است.
لذا لازم است در اولین فرصت شما و همسرتان به این کار بپردازید.
2- نظر به اینکه ارتباط با نامحرم ( خصوصا اگر طرف مقابل با حیله های شیطانی خود ، چهره محبوبی از خود نشان دهد)موجب وابستگی کاذب و اعتماد بیش از حد می شود و در اکثر موارد ختم به مواردی می شود که چه بسا در ابتدای کار به ذهن طرفین ( به ویطه خانم ها ) خطور نمیکند ، لازم است در هر مرحله که هست با اراده جدی به قطع رابطه مبادرت نموده و اجازه وخیم تر شدن اوضاع را ندهید.
3- در مورد تصاویر ، چنانچه قبلا اشاره شد ، هیچ توجیهی از لحاظ شرعی ندارد و مطمئنا از جهت عرفی و اجتماعی نیز مفسده دارد ولی بهتر است در این مورد که می تواند بهانه و گرو برای ادامه ارتباط و وخیم تر شدن آن شود ، در حال حاضر هیچ اقدامی نکنید و در در مواردی لازم است از طریق قانونی با رعایت جوانب آن اقدام شود.
با توجه به اینکه مسلما موارد مشابه شما از زوایای مختلفی برخوردار است و با چند سطری که نوشتید ، همه مسائل به طور کامل بیان نشده است ، نکاتی عرض شد ولی پیشنهاد می شود برای ادامه مراحل و مشاوره کامل و جامع در اولین فرصت به یکی از علمای محل و یا یکی از مشاورین متخصص و متعهد مراجعه نمائید.
یه لحظه به تمام سختی هایی که واسه بارداری، وضع حمل، شیردهی و... تحمل کردی فکر کن، به شوق و ذوقت بعداز دیدن جواب آزمایش، دلهره ی اولین سونوگرافی و تشکیل قلب بچه، صدای تپش قلبش، به اولین حرکت فرشته کوچولوت که از روی پوست دیده میشد!، لبخند رضایت همسرت، حالت تهوع اول بارداری، بی حالی، خستگی مفرط، تنگ شدن لباسهات، تنگی نفس، بعد از همه ی خستگی های بارداری تولدش بزرگترین هدیه ی خداست! صدای اولین گریه اش تو اتاق عمل، نگرانی همسرت, بعد هم میدونی دیگه بیداری های شبانه، سختی های شیردهی!!!!!!!!
هرچند نمیدونم چرا بعد از همه ی اینها وقتی فرشته کوچولو بزرگ میشه، ناخودآگاه همه ی سختی ها فراموش میشه، احتمالا برای همه ی این سختیها اجر و ثواب به زن اعطا میشه، یه درجه بالاتر از مخلوقهای دیگه میشه، شنیدی میگن بعد از زایمان همه ی گناهها ریخته میشه! یا شیردهی مثل جهاده، حیفت نمیاد این همه سختی رو با یه هوس، خواسته ی شیطانی یه مرد یا بهتر بگم یه پیرمرد بوالهوس از دست بدی!!! میدونی چندتا خانم هستن که آرزشون بچه دارشدنه، آرزوشونو صدای گریه ی بچه تو خونشون بپیچه، حتی صدبار میخوان که فقط یه لحظه وجود یه موجود زنده ی دیگه رو تو خودشون حس کنن! حیفت نمیاد خدارو, به خاطر نعمتی که بهت عطا کرده شکر نگی، دلت میاد قلب امام زمان رو، بابای مهربونت رو به خاطر پیروی از شیطون بشکنی! واقعا راسته که شیطان قدم به قدم منحرف میکنه!
قدر نعمتایی که داری رو بدون، نعمتی که خیلی ها ازش محرومن!
با ترفند زنونه گولش بزن که عکساتو پاک کنه، یا مثلن بگو یه عکس از فرمت کردن حافظه ی کامپیوتر یا موبایلش برات بفرسته، اگرم موفق نشدی اشکال نداره، اگه شماره ای ازت داره عوض کن، اگه میتونی اکانتی که باهاش چت میکردی رو از بین ببر! جریمه کردن هم خیلی موثره به خودت قول بده که هرگونه ارتباط رو باهاش قطع کنی اگر هم خدانکرده خطا کردی خودت رو مادی یا معنوی جریمه کن, اصلا هم دلت براش نسوزه، فکر کن با این کارش چه ضربه ی روحی و معنوی بهت وارد کرده(حتی به فرشته کوچولوت! به نظرم تمام حالات روحیه مادر، روی کودک تاثیر میذاره!)، شما تا عمر داری اثر این خیانت، مثل زخم و خوره تو روحت میمونه، حداقل جای اون زخم میمونه،خانومها مثل آقایون نیستن که راحت فراموش کنن! واسه اون بوالهوس که مهم نیست شما نباشی، کارشو با کسی دیگه انجام میده، چون مثل شوهرت متعهد نیست! پس عزت نفست رو از دست نده، خیلی ارزشت بالاتر از اینه که بازیچه ی اون شیطان صفت بشی! قدر و منزلت خودتو بدون!
یه نکته ی دیگه درباره ی همسرت: معمولا بعد از زایمان، سردی عاطفی بین زن وشوهر پیش میاد،مردا فرشته کوچولو هارو رقیب عشقیه خودشون میبینن! چون سهم بیشتری از محبت همسرشون نصیب فرشته ها میشه! البته مردها دغدغه های دیگه ای هم بعد از تولد بچه پیدا میکنن، دغدغه های مالی واقتصادی! همش تو فکر اینن که وسایل آسایش و آرامش زن وبچه رو تامین کنن، به همین علتم بیشتر تو خودشون هستن و حوصله ندارن، به دلیل کار و شغل بیرون از منزلشون بیشتر خسته و عصبی میشن! پس به اون هم حق بده! و یه کم بیشتر درکش کن، اگه بهش زیاد محبت کنی فکر نکنم ضرر کنی، هرچی باشه شوهرته و یه عمر با اون هستی، اول و آخر با اون هستی!
برادر بزرگوار ،ممکن است هر کدام از دوستان پاسخگو در این انجمن دارای دیدگاه های متفاوتی در این زمینه باشند، اما گاهی ریشه رفتارهای ناهنجار به عامل های برمی گردد که، یکی از این عامل ها رفتار زوجین نسبت به همدیگر می باشد.
نمونه عینی:
مردی با مراجعه به تلفن همسرش متوجه ارتباط پیامکی همسرش با مرد دیگری می شود وآخرین متن پیامک را می بیند که همسرش داده بود. متن پیامک«شوهرم خانه است نمی تونم»با بررسی موضوع متوجه رفتار سست ،همراه با تند خویی مرد نسبت به همسر می شوید در نتیجه رفتار مرد سبب چنین اشتباهی از ناحیه زن شده است.
از یک طرف رفتار مرد را مورد کنکاش قرار داده و متوجه می شوی ریشه این سستی و تندخویی مرتبط با زن می باشد که به وظایف خود عمل ننموده و در این زمینه سستی بسیاری نموده است .
آنچه موجب رفتارهای ناسالم درون کانون خانواده می شود
۱-تیرگی روابط زن و مرد و حل نشدن این تیرگی
۲-سردی روابط زوجین نسبت به هم
۳-سستی زوجین در بروز عواطف
۴-عدم ارضاء نیازهای عاطفی و جنسی
۵-درک نکردن سلایق و خواسته های همدیگر
6-تنوع طلبی
7-دوست
8-کنجکاوی
9-سرگرمی تلقی کردن و افتادن در دام و........
مرحله اول: این موضوع را ریشه یابی کنید ، آگاهی به علل چنین رفتارهای سبب تصمیم گیری بهتری در این زمینه خواهد شد.
مرحله دوم؛سعی در اصلاح و جبران و همچنین از بین بردن ضعف های که سبب این نوع رفتار شده است.
مرحله سوم:به آسیب های خیانت در زندگی مشترک پرداخته و پیامدهای منفی آن را بیان کنید.
مرحله چهارم:در صورت عذر خواهی و تصمیم بر ترک و اصلاح رفتار،از یادآوری موضوع خودداری کنید.
مرحله پنجم:استفاده از یک مشاور متعهد و باایمان
يكي از شايعترين واكنشهايي كه فرد
خيانتديده از خود نشان ميدهد خشم و انزجار فراوان از فرد مقابل است كه
ممكن است آن را به صورت فكر خيانت و مقابله به مثل، كشتن و از بين بردن طرف
مقابل يا رقيب يا هرگونه صدمه ديگر به فرد يا موقعيت اجتماعي و احترام و
آبروي او نشان دهد.
از سوي ديگر، فرد به احتمال زياد ممكن است دچار افكار مربوط به سرزنش خود
شود و به دنبال نشانههايي مبني بر وجود عيب يا مشكلي در خودش باشد. اين
اتفاق ميتواند تا حدي شدت پيدا كند كه فرد را به سوي خودكشي و يا از سوي
ديگر تلاشهاي افراطي و نالازم براي تغيير خود ـ حتي تا سرحد جراحيهاي
پرهزينه و خطرناك زيبايي ـ بكشاند. اگرچه برخي از اين واكنشها تا حدي
طبيعي هستند و اصولاً نميتوان از فرد خيانتديده انتظار داشت غمگين يا
عصباني نباشد، ميتوان با اتخاذ راهحلهاي درستتر و پختهتر واكنش
درستتري انتخاب كرد. برخي از راهكارهايي را كه در اين زمينه ميتواند مفيد
باشد در اين جا بررسي ميكنيم.
دست نگه داريد
پس از پي بردن به خيانت خيليها دست به اقداماتي ميزنند كه بعدها خودشان
را شرمنده و پشيمان ميكند. اين كارها ممكن است رفتارهايي چون تلفن زدن به
دوستان، والدين يا همكاران فرد مقابل و بردن آبروي او در برابر ديگران،
راهانداختن دعوا و سروصداي زياد در محل كار او، موارد شديدي مانند شروع يك
رابطه جديد يا درگير شدن در روابط نامشروع بدون چارچوب و حسابنشده صرفاً
براي انتقام گرفتن از فرد مقابل را شامل شود. بنابراين، به نظر ميرسد كه
بيش از هر چيز صبر و تحمل زياد و جلوگيري از هر اقدام غير عاقلانهاي داراي
اهميت فراواني است.
يكي از مهمترين نكاتي كه در اينجا بايد ذكر كرد اين است كه حتماً از
برقراري ارتباط با فرد ديگري براي جبران خلأ فرد مقابل يا تلافي كار او
اجتناب كنيد. در بسياري از موارد، پس از مشاوره، با بررسي اوضاع و يا كاهش
التهاب و ناراحتي ناشي از اين امر و پشيماني فرد مقابل، ممكن است دو طرف
تصميم بگيرند به ارتباط خود ادامه دهند. در اينجا، حضور فرد سوم (يا به
عبارتي، چهارم) كه صرفاً براي پوشاندن خلأ فرد خيانتديده يا انتقام از او
وارد ماجرا شده است، بسيار مشكلساز خواهدبود. مرد جواني كه از ارتباط خود
با نامزدش بسيار راضي است. به رغم علاقه شديد به نامزدش، فريب دختري جوان
را خورد اما نامزدش با صبر و حوصله پس از پي بردن به موضوع توانسته بود
برخوردي منطقي نشان دهد و ارتباط خود را حفظ كند.
بنويسيد
يكي از بهترين و كاركشتهترين مشاوراني كه ميتوانيد در شرايط سختي به او
تكيه كنيد صبر و تحمل است. شايد يكي از بهترين راهها براي بهكار گرفتن
اين مشاور نوشتن هر چيزي است كه در دل داريد. وقتي دفتري برميداريد و هر
چه در دل داريد در آن مينويسيد، بيش از هر چيز بين احساسات و هيجانهايي
كه در آن لحظه داريد و رفتارهايي كه ممكن است از شما سر بزند وقفه ايجاد
ميكنيد. اين وقفه ميتواند به شما در تحمل كردن اين مسئله و كنارآمدن با
آن كمكهاي فراواني كند. پس از نوشتن و مرور آنچه نوشتهايد، خودتان به
بسياري از افكار نادرست يا افراطي خود پي ميبريد و ميتوانيد با آنها
منطقيتر برخورد كنيد.
براي مثال، يكي از افكاري كه پس از متوجه شدن اين امر ممكن است به ذهن خطور
كند اين است كه «او مرا احمق فرض كرده و به من دروغ گفته. بهش نشان ميدهم
كه احمق كيست.» اين فكر ميتواند به طيف وسيعي از رفتارهاي نابهنجار و غير
منطقي منجر شود، ولي با نوشتن و مرور آن، پس از مدتي، احساس و هيجان همراه
با آن ملايمتر و قابل تحملتر شود. وقتي التهاب و خشم ناشي از اين فكر
كاسته شود، ميتوان آن را با افكار ديگري مانند «احتمالاً اميدوار بوده كه
من اين موضوع را نفهمم» يا «حتي اگر چنين فكري داشته، من هوشمندتر از اين
حرفها هستم» و يا هر فكر منطقي ديگري جايگزين كرد.
هنگامي كه پس از فهميدن مسئله به اين فكر ميافتيد كه «حتماً اشكالي در كار
من بوده كه او مرا كافي نميداند»، ميتوان با مكث و صبر اندكي متوجه اين
مسئله شد كه «اگرچه احتمال دارد مشكلي در رابطه باشد، مسلماً اين مسئله
صرفاً تقصير من نيست» يا «من ميدانم چيزي برايش كم نگذاشتهام، پس مشكل
صرفاً از سوي من نيست» عبارتهاي مناسبتر و تسكينبخشتري هستند. نوشتن و
مرور هر آنچه ممكن است در آن لحظه ذهن شما را مشغول كند مزيت ديگري نيز
دارد: درباره خودتان و كاستيها و حتي مشكلاتتان نكات بسياري ميآموزيد.
مرور كردن و خواندن دوباره فكرها و يادداشتها و تلاش براي سروكلهزدن با
آنها و يافتن جايگزين منطقيتري براي آنها، هم با مشغول كردن ذهن شما،
التهاب و ناراحتي مربوط به ماجرا را ميكاهد و هم به شما در حل منطقيتر
مسئله كمك ميكند.دختر جواني كه براي بار دوم از نامزد جديد خود خيانت ديده
بود در پي يافتن راهحل به مشاور مراجعه كرد و پس از درك اين مسئله كه
مشكل اصلي در خود او نيست، توانست احساس بهتري پيدا كند و راحتتر با اين
مسئله كنار بيايد.
درد دل و مشورت كنيد
در مواقعي كه چنين مشكلي روي ميدهد و از آنجا كه اين امر با ناراحتي و
پريشاني بسياري همراه است، مشورت و درد دل كردن با فردي ديگر ميتواند
بسيار كمككننده و تسكينبخش باشد. اما بايد در انتخاب كسي كه با وي مشورت
ميكنيد دقت زيادي داشته باشيد، زيرا خيلي از افراد ممكن است براي اين كار
مناسب نباشند. براي مثال، دوستي را كه خود تجربه مشابهي داشته ـ اگرچه ممكن
است شما را خوب درك كند ـ براي مشورت انتخاب نكنيد. اين دوست شكست خورده
ممكن است به خاطر همدلي و برانگيخته شدن احساسات مشابه در خودش و وارد كردن
مسائل شخصياش، شما را به بيراهه بكشاند يا آتش غم و اندوه شما را
شعلهورتر كند. همچنين كساني كه ممكن است در آينده با هر دو نفر سروكار
داشته باشند و دانستن اين مسئله باعث ازبين رفتن آبروي فرد مقابل نزد او
ميشود براي مشاوره مناسب نيستند. اين را به خاطر داشته باشيد كه از بين
رفتن آبروي فرد مقابل به ضرر خود شما خواهدبود.
از سوي ديگر، در اين شرايط حساس و آسيبپذير، مشاوره با فرد جوان ديگري از
جنس مخالف ممكن است شما را در معرض خطر درگير شدن در رابطه ديگري قرار دهد
كه به احتمال زياد منطقي و سنجيده نيست و پايان خوشي نخواهدداشت. مريم پس
از به هم زدن رابطه با همسرش، متوجه شد كه يكي از دوستان وي براي حمايت و
دلداري او تلاش زيادي ميكند. واز دريافت حمايت مردانهاش لذت ميبرد، تا
جايي كه روزي متوجه شد وابستگياش به همسر به اين فرد منتقل شده است. به
نظر ميرسد مشورت با افراد ميانسال يا همجنس که به تجربه و خرد آنها
اطمينان داريم و ميتوانيم به رازداري و كمك ايشان اعتماد كنيم، بهترين
گزينه براي مشورت و كمك گرفتن است.
بخوانيد
با گشتي در بازارهاي كتاب ميتوانيد كتابهاي خودياري مناسبي پيدا كنيد كه
به شما در درك و فهم مسئله خيانت و كنار آمدن با آن كمك كنند. خواندن
كتابهاي مرتبط با اين قضيه مانند «چرا بعضي مردها خيانت ميكنند؟» يا
كتابهايي كه به طور كلي در كنار آمدن با مشكلات و ناراحتيها به ما كمك
ميكنند يكي از راههايي است كه ميتواند علاوه بر حل مشكل كنوني، در آماده
كردن فرد براي مقابله با مشكلات بعدي نيز راهگشا باشد.
فروش ویژه بالشتک طبی گرما درمانی آترین
پرسش:
سلام
اگر با جنس مخالف بخوایم رابطه داشته باشیم مسکلی داره؟ یعنی ممکنه برای ازدواج و حتی روحیه لطمه بزنه؟ چون به نظرم باعث آرامش و شادابیم میشه اما از طرفی هم شنیدم بر عکسه. راهنمایی کنید ممنون میشم.
پاسخ :
با سلام
5. پیدایش تنوّع خواهی و اثرگذاری آن بر انتخاب فرد در ازدواج: نوجوانان و جوانانی كه پیش از ازدواج، با جنس مخالف خود، رابطه برقرار می كنند، هنگام ازدواج و انتخاب همسر، به همه با دید شك و تردید می نگرند. حتی پس از ازدواج نیز روحیه ی هوسبازانه و تنوّع طلبانه، روانشان را آزار می دهد و چه بسا به سوی منجلاب فساد كشیده شوند و راه بی بندباری را در پیش گیرند.
6-
. آلوده شدن به معصیت: قرآن كریم و روایات
معصومان(علیهم السلام)از ارتباط جنسی با دیگران و نگاه های شهوت آمیز
برحذر داشته و وعده خسران و عذاب به مرتكبان چنین اعمالی داده است.
قرآن كریم می فرماید: (قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ
وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَی.... وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ
یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا
یُبْدِینَ.... زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ...) (نور: 30 و 31);
به مؤمنان بگو! چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود
را حفظ كنند. این برای آنان پاكیزه تر است... و به زنان با ایمان بگو: چشم
های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ كنند و زینت
خود را آشكار ننمایند جز بر شوهرانشان... .
این آیه، به صراحت دستور داده است كه زن و مرد نامحرم به یكدیگر نگاه شهوت
آلود نداشته باشند. به راستی، اگر به این آیه مباركه عمل شود و دختر و پسر
نامحرم از ابتدا به یكدیگر توجه ننمایند و به هم نگاه هوس آلود نكنند، آیا
دوستی ها و عشق های خیابانی به وجود می آیند؟!
7. بدبینی به همسر آینده و احساس خیانت از دیگر عوارض دوستی های دوران
نوجوانی است. افرادی که در دوران نوجوانی روابطی با جنس مخالف داشته اند پس
از از دواج به همسر خود شک دارند. حتی اگر دختر و پسر پس از دوستی با هم
ازدواج کنند نسبت به هم اطمینان لازم را ندراند و همواره ظن به خیانت
دارند. آنها فکر می کنند کسی که حاضر به دوستی با آنها شده ممکن است با
دیگران نیز رابطه برقرار کند.
8.افسردگی پس از جدایی و احتمال خودکشی از دیگر عوارض چنین دوستی ها است.
پس از ایجاد دوستی به دلیل ارتباط مستمر نوعی حالت وابستگی بین طرفین ایجاد
می شود .در این دوره نوجوان برای حفظ این ارتباط تلاش می کند و حاضر است
هر هزینه ای برای ادامه رابطه بپردازد آنها مصر به ادامه ارتباط و حتی
ازدواج هستند. در این حالت قطع رابطه به افسردگی شدید منجر شده و نوجوان بی
حوصله می شود ، میل به زندگی ندارد و در مواردی نیز دست به خودکشی می زند.
9. انسان موجودی تنوع طلب است که هیچگاه سیر نمی گردد و همیشه بدنبال لذت
جدیدتر و بیشتر است . اگر پایبند به اصل و قانونی نباشد که او را محدود
کند، همیشه بدنبال لذت جدیدتری است و این موجب می شود که تمام وقت و
امکانات انسان، صرف همینگونه کارها شود و در نتیجه استعدادهای دیگرش شکوفا
نگردد مثلا انسان اگر بخواهد در زمینه علمی به جایی برسد، نباید ذهن خود را
مشغول اینگونه کارها کند و...
10- داشتن دوست دختر باعث می گردد تا بنیان و نظام خانواده سست گردد و
شوهر به زنش بی رغبت گردد و این مفسده ای است غیر قابل جبران چون نیاز
انسانها، تنها در مسائل جنسی خلاصه نمی گردد، انسان علاوه بر نیاز جنسی،
نیاز به همدمی دارد که با او از مشکلاتش بگوید و در کنارش آرامش پیدا کند و
این آرامش در جایی غیر از کانون خانواده، دست یافتنی نیست.
11. داشتن دوست دختر خود عاملی است برای کم رنگ شدن محبت شوهر به زن و در
نتیجه طلاق و ارضا نشدن نیازهای دیگر انسان. در کانون خانواده است که
فرزندان مهر پدر و مادر را تجربه می کنند و در پرتو این محبتهاست که
استعداد فرزندان شکوفا می گردد.
12. از هم گسیخته شدن نسل انسانها و انتشار بیماریهای گوناگون تناسلی همچون
ایدز و... هم از مفاسدی است که بر داشتن دوست دختر مترتب است.
13. نبود تعهد و پايبندي در اين دوستي ها و مشخص نشدن آخر ارتباط.
14. خرج و هزينه هاي رواني و عاطفي در اين دوستي ها که نه تنها اين هزينه
ها بهره اي نمي رسانند، بلکه موجبات مشکلات بعدي بسياري را فراهم مي آودند .
15. مشکلاتي مانند بدبيني ها همسر و تفاوت هاي شخصيتي در صورت ازدواج . زيرا رابطه دوستي و زناشوهري بسيار متفاوت است.
16. افسردگي و شوک رواني بعد از جدا شدن که بيش تر به دليل احساس يکنواختي از طرف پسر به بهانه هاي مختلف ايجاد مي شود.
17. ناموفق بودن در زندگي هاي بعدي با افرادي غير اين فرد، به دليل وجود
تجارب و احساسات گذشته و مقايسه دايم همسر فعلي با افرادي که در گذشته با
آنها بوده اند و تعارضات شديد زناشويي.
موفق باشيد.
فروش ویژه ژل سفید کننده ایموشن
با سلام وادب :
ضمن تشکر از حسن اعتماد شما ، از این که توفیق خدمت به شما را داریم خداوند منان را سپاسگذاریم.
خواهر گرامی در این زمینه لازم است به چند نکته دقت فرمائید:
1- در بسیاری از موارد شک ها و تردید های خانمها که به خاطر شدت محبت و حس انحصار طلبی آنهاست ، کاملا بی مورد است. و چه بسا شوهرشان هیچ کار اشتباهی مرتکب نشده و اصلا متوجه این مساله نیست و گاهی از حساسیت همسر ، تعجب میکند.
اخطار :
گاهی حساس شدن خانم ها باعث انگیزش حس لجبازی آقایان شده و آنها را خسته می کند و اگر هم چیزی نبوده آنها را تحریک به انجام آن میکند. ( به قول معروف می گویند : آش نخورده و دهان سوخته ؟ من که متهم هستم پس اقلا بهره ای ببرم !!! ) و این کار را دشوار تر می کند و خود ، مشکل آفرین است.
2- در فرض وجود رابطه و لغزش همسر ، کاملا با تدبیر جلو بروید و تسلیم احساسات نشوید ( هر چند گاهی این کار سخت می شود ... ).
ابتدا مروری بر رابطه خود کنید.( همه جوانب : عاطفی ، جنسی ، ظاهری و...). ببینید چه ضعفی هست. و سعی کنید آن را جبران کنید.( گاهی لازم است غیر مستقیم یا مستقیم در این زمینه با همسرتان به دور از توجه به رابطه جدید او ، گفتگو کنید.)
3-ممکن است خوب متوجه مشکل و ریشه آن نشوید. در این موقع می توانید از شخص مورد اعتماد و آگاه دیگری کمک بگیرید. در مواردی مراجعه به مشاور متخصص لازم می شود.
4- نظر به اینکه همسر داری و جذب همسر علاوه بر مسائل شخصی ، یک مهارت آموختنی است ، لازم است در این زمینه بیشتر مطالعه داشته باشید.
برای روشن تر شدن موضوع و بهره مندی بقیه عزیزان مطالبی را در ادامه تقدیم می کنیم:
از آفتهای ویرانگر زندگی، سوءظن و بدگمانی افراد خانواده نسبت به یکدیگر است. سوءظن، درست مانند طوفانی تکان دهنده، ستونهای استوار یک زندگی را متزلزل میکند....
عشق، صداقت و خوشبینی معیارهای لازم برای داشتن یک زندگی سالم هستند که در زیر سایه شک نابود میشوند. خداوند مهربان انسان را آفرید و به او قدرت اندیشیدن و درست تصمیم گرفتن را عطا فرمود تا در زندگی به مدد عقل و درایت خویش، راه درست را بپیماید اما وقتی زیر هجوم افکار بیمارگونه شک، قدرت تصمیمگیریتان از بین میرود؛ قلبتان پر از افکار شیطانی میشود و ایمان در دلتان میمیرد و زندگی را میبازید.
بیشتر همسرانی که دچار مشکل روحی روانی ناشی از سوءظن، بهویژه در آغاز زندگی مشترک میشوند، خود نیز در ابتدا خواهان چنین نگرش و روشی نبودهاند. اگر پای درد دلهای آنها بنشینیم، خواهیم فهمید که بیشتر آنها به علت عدم شناخت صحیح از یکدیگر و یا در برخی موارد، به خاطر مخفی كردن واقعیت، طعمه دام وسوسهانگیز سوءظن شدهاند و متاسفانه هیچکس به آنها نیاموخته که چطور از دام این افکار آزاردهنده رها شوند. از منظر دین نیز گمانهای نادرست، گناه شمرده میشوند. حتما این آیه قرآن را که به صراحت، مومنان را از این رذیله اخلاقی برحذر داشته، خواندهاید که:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اجْتَنِبوا کَثیرا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ. (حجرات : 12)
ای مومنان! از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پارهای از آنها گناه است.»
«... وقتی به همسرم سوءظن پیدا کردم او را بیدرنگ کشتم و حالا پشت میلههای زندانم و دختر 4سالهام یتیم و بیمادر شده. این، شک بود که ایمانم را از من گرفت و من با دست خودم زن و بچهام را نابود کردم. خیلی دیر فهمیدم که شکام بیپایه بود و مردی كه از خانهمان بیرون آمد، مامور برق بوده. کاش هرگز تصمیم عجولانه نمیگرفتم...»
حامد ابراهیم پور، حقوقدان و عضو کانون وکلای دادگستری مرکز درباره این پرونده میگوید: «قانونگذار تنها در یک مورد، این حق را به زوج میدهد و آن هم این است که بر طبق ماده 630 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، میتواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مُکْرَه شده باشد، فقط مرد بیگانه را میتواند به قتل برساند. در پرونده فوقالذکر ردپایی از خیانت زوجه (مقتوله) و مشاهده عمل زنای او با دیگری وجود ندارد، بنابراین فرض بالا منتفی است و عمل شوهر قتل عمد تشخیص داده شده است.
اگر دو نفر به هم اعتماد کامل داشته باشند، به هیچوجه شک و تردید در رابطهشان جایی ندارد اما اگر به هر دلیل لغزشی در رابطهشان پیش بیاید و اعتمادشان را به یکدیگر از دست بدهند، باید از یک شخص ثالث برای بهبود روابطشان کمک بگیرند. این شخص ثالث میتواند یک بزرگتر یا یک مشاور خوب باشد.
دکتر نرگس طالقانی : چگونه افكار مشكوكمان را به همسرمان بگوییم؟
برخی رفتارها مانند شک، وسواس، استرس، اضطراب و تردید در وجود همه افراد پیدا میشود و میتوانم بگویم که داشتن اینگونه رفتارها در حد کم و متعادل برای تمام افراد لازم است. اما اگر این رفتارها از حد تعادلشان خارج و بیشتر از انتظار ما یا اطرافیانمان شود، دیگر یک ضرورت نیستند و میتوان آنها را رفتارهای بیمارگونه یا حتی بیماری روانی دانست که نامگذاری آن به شدت و ضعفش بستگی دارد. در مورد شک و تردید و شکاک بودن افراد، مخصوصا زوجها به یکدیگر باید عرض کنم که معمولا دو نوع مختلف از شک بین زن و شوهرها حاکم است. اولین صورت این است که فرد بدون اینکه حرکتی یا حرفی از همسرش دیده یا شنیده باشد به او شک میکند و اینگونه افراد حتی به خودشان هم شک دارند.
این نوع شک، ارتباط کوچکی هم با وسواس دارد؛ بهترین کار این است که با تمرین زیاد، خودشان را اصلاح کنند؛ مثلا وقتی درباره همسرشان چیزی ندیدهاند و نشنیدهاند، بیخودی او و خودشان را آزار ندهند. البته علاوه بر تمرین کردن، گاهی لازم است با یک مشاور صحبت کنید تا بتوانید این مشکل را حل کنید. نوع دیگر شک و تردید در مورد برخورد با دیگران و مخصوصا همسران نسبت به یکدیگر است. این شک، خارج از اختیار خود فرد است و خودش به 2 نوع تقسیم میشود. در نوع اول، فرد حرف، عمل یا رفتاری را از همسرش دیده که این رفتار او را به شک واداشته و در نوع دوم، حرف یا کار خاصی نبوده اما همسران بیجهت نسبت به یکدیگر، حساس میشوند.
این نوع شک هم نوعی رفتار وسواسگونه است که فرد باید مشکلش را خیلی زود حل کند تا بیشتر از این از نظر روانی تحت فشار قرار نگیرد. راهحل این مشکل هم آن است که مساله را با همسرتان در میان بگذارید و مطمئن شوید که فکرتان درست است یا نه؟ اگر درست نبود که متوجه اشتباهتان میشوید و درصدد اصلاح رفتارهایتان برمیآیید و اگر درست بود هم که حداقل طرف مقابلتان متوجه اشتباهش میشود و سعی میکند رفتارش را درست کند. حالا ببینید، زمانی شما حرکت خطایی از همسرتان میبینید و دیگر مطمئن میشوید که شکتان به یقین تبدیل شده است. مثلا متوجه میشوید که شوهرتان با خانم دیگری رابطه دارد و وقتی هم که موضوع را با او مطرح میکنید، کاملا انکار میکند.
در این حالت شما باید در یک فرصت مناسب، ثابت کنید که متوجه این رابطه شدهاید و با دادن یک نشانه به او ثابت کنید که متوجه این رفتارش شدهاید. ممکن است همسر شما از اینکه بفهمد شما متوجه رفتارش هستید، شرمنده شود و دیگر خطایش را تکرار نکند ولی اگر شما نتوانید درست حرفهایتان را به او انتقال دهید، وضعتان بهتر که نمیشود هیچ، تازه ممکن است رویتان هم به یکدیگر باز بشود و دیگر همسرتان هیچ ناراحتی بابت انجام کارهایش نداشته باشد.
مساله را با همسرتان در میان بگذارید و مطمئن شوید که فکرتان درست است یا نه؟ اگر درست نبود که متوجه اشتباهتان میشوید و درصدد اصلاح رفتارهایتان برمیآیید و اگر درست بود هم که حداقل طرف مقابلتان متوجه اشتباهش میشود و سعی میکند رفتارش را درست کند.
اولین نکته آن است که پس از رسیدن به یقین به هیچوجه داد و بیداد راه نیندازید و همه را خبر نکنید. حواستان باشد که برای درست شدن یک رابطه، نباید رفتار اشتباه را با رفتار اشتباهتری جبران کنید. خونسردی خودتان را حفظ کنید و منتظر یک فرصت مناسب بمانید. دومین گام این است که در کمال آرامش و به صورت غیر مستقیم همسرتان را متوجه کارش کنید. به این شکل، او خیلی راحتتر رفتار خطایش را میپذیرد و آن را اصلاح میکند. به عنوان آخرین نکته هم باید بگویم که اگر دو نفر به هم اعتماد کامل داشته باشند، به هیچوجه شک و تردید در رابطهشان جایی ندارد اما اگر به هر دلیل لغزشی در رابطهشان پیش بیاید و اعتمادشان را به یکدیگر از دست بدهند، باید از یک شخص ثالث برای بهبود روابطشان کمک بگیرند. این شخص ثالث میتواند یک بزرگتر یا یک مشاور خوب باشد. تنها نکته مهم هم این است که این شخص میانجی، مورد اعتماد هر دو طرف باشد تا آنها به راهکار او اعتماد و عمل کنند تا رفتارشان نسبت به هم اصلاح شود. به خاطر داشته باشید نباید هیچ نکتهای را از مشاور منتخبتان مخفی کنید. او در صورتی موفق میشود یاریتان کند که همهچیز را با ریزهکاریهایش بداند. این را هم هرگز فراموش نکنید که دروغ، سرمنشا بروز شک در طرف مقابلتان است. پس همیشه همسرتان را نسبت به کارهایی که میکنید آگاه سازید تا کارتان به شک و فاصله گرفتن از هم نیفتد.
جهت حسن امانت :
این مقاله برگرفته از نوشته خانم الهه رضاییان- مصاحبه با دکتر نرگس طالقانی درج شده در سایت تبیان است. ( با تلخیص)
از آفتهای ویرانگر زندگی، سوءظن و بدگمانی افراد خانواده نسبت به یکدیگر است. سوءظن، درست مانند طوفانی تکان دهنده، ستونهای استوار یک زندگی را متزلزل میکند....
عشق، صداقت و خوشبینی معیارهای لازم برای داشتن یک زندگی سالم هستند که در زیر سایه شک نابود میشوند. خداوند مهربان انسان را آفرید و به او قدرت اندیشیدن و درست تصمیم گرفتن را عطا فرمود تا در زندگی به مدد عقل و درایت خویش، راه درست را بپیماید اما وقتی زیر هجوم افکار بیمارگونه شک، قدرت تصمیمگیریتان از بین میرود؛ قلبتان پر از افکار شیطانی میشود و ایمان در دلتان میمیرد و زندگی را میبازید.
بیشتر همسرانی که دچار مشکل روحی روانی ناشی از سوءظن، بهویژه در آغاز زندگی مشترک میشوند، خود نیز در ابتدا خواهان چنین نگرش و روشی نبودهاند. اگر پای درد دلهای آنها بنشینیم، خواهیم فهمید که بیشتر آنها به علت عدم شناخت صحیح از یکدیگر و یا در برخی موارد، به خاطر مخفی كردن واقعیت، طعمه دام وسوسهانگیز سوءظن شدهاند و متاسفانه هیچکس به آنها نیاموخته که چطور از دام این افکار آزاردهنده رها شوند. از منظر دین نیز گمانهای نادرست، گناه شمرده میشوند. حتما این آیه قرآن را که به صراحت، مومنان را از این رذیله اخلاقی برحذر داشته، خواندهاید که:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اجْتَنِبوا کَثیرا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ. (حجرات : 12)
ای مومنان! از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پارهای از آنها گناه است.»
«... وقتی به همسرم سوءظن پیدا کردم او را بیدرنگ کشتم و حالا پشت میلههای زندانم و دختر 4سالهام یتیم و بیمادر شده. این، شک بود که ایمانم را از من گرفت و من با دست خودم زن و بچهام را نابود کردم. خیلی دیر فهمیدم که شکام بیپایه بود و مردی كه از خانهمان بیرون آمد، مامور برق بوده. کاش هرگز تصمیم عجولانه نمیگرفتم...»
حامد ابراهیم پور، حقوقدان و عضو کانون وکلای دادگستری مرکز درباره این پرونده میگوید: «قانونگذار تنها در یک مورد، این حق را به زوج میدهد و آن هم این است که بر طبق ماده 630 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد، میتواند در همان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن مُکْرَه شده باشد، فقط مرد بیگانه را میتواند به قتل برساند. در پرونده فوقالذکر ردپایی از خیانت زوجه (مقتوله) و مشاهده عمل زنای او با دیگری وجود ندارد، بنابراین فرض بالا منتفی است و عمل شوهر قتل عمد تشخیص داده شده است.
اگر دو نفر به هم اعتماد کامل داشته باشند، به هیچوجه شک و تردید در رابطهشان جایی ندارد اما اگر به هر دلیل لغزشی در رابطهشان پیش بیاید و اعتمادشان را به یکدیگر از دست بدهند، باید از یک شخص ثالث برای بهبود روابطشان کمک بگیرند. این شخص ثالث میتواند یک بزرگتر یا یک مشاور خوب باشد.
دکتر نرگس طالقانی : چگونه افكار مشكوكمان را به همسرمان بگوییم؟
برخی رفتارها مانند شک، وسواس، استرس، اضطراب و تردید در وجود همه افراد پیدا میشود و میتوانم بگویم که داشتن اینگونه رفتارها در حد کم و متعادل برای تمام افراد لازم است. اما اگر این رفتارها از حد تعادلشان خارج و بیشتر از انتظار ما یا اطرافیانمان شود، دیگر یک ضرورت نیستند و میتوان آنها را رفتارهای بیمارگونه یا حتی بیماری روانی دانست که نامگذاری آن به شدت و ضعفش بستگی دارد. در مورد شک و تردید و شکاک بودن افراد، مخصوصا زوجها به یکدیگر باید عرض کنم که معمولا دو نوع مختلف از شک بین زن و شوهرها حاکم است. اولین صورت این است که فرد بدون اینکه حرکتی یا حرفی از همسرش دیده یا شنیده باشد به او شک میکند و اینگونه افراد حتی به خودشان هم شک دارند.
این نوع شک، ارتباط کوچکی هم با وسواس دارد؛ بهترین کار این است که با تمرین زیاد، خودشان را اصلاح کنند؛ مثلا وقتی درباره همسرشان چیزی ندیدهاند و نشنیدهاند، بیخودی او و خودشان را آزار ندهند. البته علاوه بر تمرین کردن، گاهی لازم است با یک مشاور صحبت کنید تا بتوانید این مشکل را حل کنید. نوع دیگر شک و تردید در مورد برخورد با دیگران و مخصوصا همسران نسبت به یکدیگر است. این شک، خارج از اختیار خود فرد است و خودش به 2 نوع تقسیم میشود. در نوع اول، فرد حرف، عمل یا رفتاری را از همسرش دیده که این رفتار او را به شک واداشته و در نوع دوم، حرف یا کار خاصی نبوده اما همسران بیجهت نسبت به یکدیگر، حساس میشوند.
این نوع شک هم نوعی رفتار وسواسگونه است که فرد باید مشکلش را خیلی زود حل کند تا بیشتر از این از نظر روانی تحت فشار قرار نگیرد. راهحل این مشکل هم آن است که مساله را با همسرتان در میان بگذارید و مطمئن شوید که فکرتان درست است یا نه؟ اگر درست نبود که متوجه اشتباهتان میشوید و درصدد اصلاح رفتارهایتان برمیآیید و اگر درست بود هم که حداقل طرف مقابلتان متوجه اشتباهش میشود و سعی میکند رفتارش را درست کند. حالا ببینید، زمانی شما حرکت خطایی از همسرتان میبینید و دیگر مطمئن میشوید که شکتان به یقین تبدیل شده است. مثلا متوجه میشوید که شوهرتان با خانم دیگری رابطه دارد و وقتی هم که موضوع را با او مطرح میکنید، کاملا انکار میکند.
در این حالت شما باید در یک فرصت مناسب، ثابت کنید که متوجه این رابطه شدهاید و با دادن یک نشانه به او ثابت کنید که متوجه این رفتارش شدهاید. ممکن است همسر شما از اینکه بفهمد شما متوجه رفتارش هستید، شرمنده شود و دیگر خطایش را تکرار نکند ولی اگر شما نتوانید درست حرفهایتان را به او انتقال دهید، وضعتان بهتر که نمیشود هیچ، تازه ممکن است رویتان هم به یکدیگر باز بشود و دیگر همسرتان هیچ ناراحتی بابت انجام کارهایش نداشته باشد.
مساله را با همسرتان در میان بگذارید و مطمئن شوید که فکرتان درست است یا نه؟ اگر درست نبود که متوجه اشتباهتان میشوید و درصدد اصلاح رفتارهایتان برمیآیید و اگر درست بود هم که حداقل طرف مقابلتان متوجه اشتباهش میشود و سعی میکند رفتارش را درست کند.
اولین نکته آن است که پس از رسیدن به یقین به هیچوجه داد و بیداد راه نیندازید و همه را خبر نکنید. حواستان باشد که برای درست شدن یک رابطه، نباید رفتار اشتباه را با رفتار اشتباهتری جبران کنید. خونسردی خودتان را حفظ کنید و منتظر یک فرصت مناسب بمانید. دومین گام این است که در کمال آرامش و به صورت غیر مستقیم همسرتان را متوجه کارش کنید. به این شکل، او خیلی راحتتر رفتار خطایش را میپذیرد و آن را اصلاح میکند. به عنوان آخرین نکته هم باید بگویم که اگر دو نفر به هم اعتماد کامل داشته باشند، به هیچوجه شک و تردید در رابطهشان جایی ندارد اما اگر به هر دلیل لغزشی در رابطهشان پیش بیاید و اعتمادشان را به یکدیگر از دست بدهند، باید از یک شخص ثالث برای بهبود روابطشان کمک بگیرند. این شخص ثالث میتواند یک بزرگتر یا یک مشاور خوب باشد. تنها نکته مهم هم این است که این شخص میانجی، مورد اعتماد هر دو طرف باشد تا آنها به راهکار او اعتماد و عمل کنند تا رفتارشان نسبت به هم اصلاح شود. به خاطر داشته باشید نباید هیچ نکتهای را از مشاور منتخبتان مخفی کنید. او در صورتی موفق میشود یاریتان کند که همهچیز را با ریزهکاریهایش بداند. این را هم هرگز فراموش نکنید که دروغ، سرمنشا بروز شک در طرف مقابلتان است. پس همیشه همسرتان را نسبت به کارهایی که میکنید آگاه سازید تا کارتان به شک و فاصله گرفتن از هم نیفتد.
جهت حسن امانت :
این مقاله برگرفته از نوشته خانم الهه رضاییان- مصاحبه با دکتر نرگس طالقانی درج شده در سایت تبیان است. ( با تلخیص)
فروش ویژه ساعت دستبندی LED بریسا
سلام شوهرم به من خیانت کرد ومن این موضوع را فهمیدم.با خواهش وتمنا تقاضای بخشش کرد من هم حاظر شدم دوباره با او زندگی کنم.هر روز مشکلات زندگی مابیشتر میشود .البته نه مشکلاتبین من وهمسرم ..مسکلات زندگی.آیا اشتباه کردم که کنار او برگشتم گاهی فکر میکنم به خاطر گناهان او است که مشکل پشت مشکل میاید البته او نیز توبه کرده.
با سلام خدمت شما خواهر بزرگوار
این که شما، شوهر خود را بخشیده اید نه تنها کار اشتباهی نکرده اید، بلکه کار بزرگ و پسندیده ای را انجام داده اید. بخشیدن افراد در موقعی که طرف مقابل کار بسیار ناپسندی انجام داده باشد، کار هر فردی نیست و چشم پوشی کردن در این جا، کار بزرگی است. ان شاء الله خداوند متعال به شما خیر دنیا و آخرت را بدهد.
شما مناسب است که مشکلات زندگی را به خاطر گناهان شوهر خود تعبیر و تفسیر نکنید. با توجه به این که بیان کرده اید که شوهر شما از گناهان خود توبه کرده است و ان شاء الله خداوند رئوف هم از سر تقصیرات گناهان ایشان گذشته است، بنابراین وجهی برای این گونه تعبیر کردن نمی باشد.
خواهر گرامی، ریشه و علل مشکلات زندگی را در جای دیگری جستجو کنید. البته زندگی بدون مشکلات نمی شود و انتظار این که زندگی اصلاً دارای مشکلات نباشد، انتظار درستی نیست. در واقع دنیا محل امتحان و ابتلاء به سختی ها و مشکلات است و ویژگی دنیا همین است. آن چه که مهم است این است که افراد مشکلات را مدیریت کرده و حل کنند.
ان شاء الله در تمامی مراحل زندگی موفق باشید.
فروش ویژه شیشه شوی حرفه ای سه کاره
حالا چی کارکنم تورو خدا راهنمایی ام کنید.
پاسخ :
با سلام و ادب
این کار همسر شما مسلما درست نبوده و جای هیچ توجیهی هم ندارد ولی برخورد
شما بعد از فهمیدن این قضیه درست نبوده که باعث تنش و اینگونه سخن گفتن
همسرتان شده است.باید در همان ابتدا مشاوره می گرفتید.
در اینگونه موارد غالبا اینچنین توصیه می شود که:
1- نباید عکس العمل آنی از خود نشان دهید و یکمرتبه به دلیل بدعهدی همسرتان
تصمیم بگیرید که از او جدا شوید. شما نیازمند کمی زمان هستید تا مسایل
دیگر را نیز زیر و رو کنید. نباید به طور خاص تمام توجه خود را به خیانتی
که از او سر زده معطوف نکنید.
2- باید قبول کنید که احساس خشم، عصبانیت، شک و تردید، شکه شدن، آشفتگی،
ترس، درد و رنج، افسردگی، و پریشانی برای فردی که شاهد خیانت همسرش بوده
کاملا نرمال است.
3- این مشکل باعث به وجود آمدن برخی مشکلات فیزیکی در فرد می شود از قبیل:
حالت تهوع و استفراغ، اسهال، مشکلات مربوط به خواب (بی خوابی و یا پر
خوابی)، لرزش، اختلال حواس، کم غذایی و کم اشتهایی. سعی کنید در این حال
بیش از پیش از خود مراقبت کنید.
4- خودتان را وادار کنید تا غذاهای سالم مصرف کنید، طبق برنامه پیش بروید،
به اندازه کافی استراحت کنید، هر روز ورزش کنید، به اندازه کافی آب بنوشید و
تفریح داشته باشید. ایجاد تعادل، بهترین راه حل، برای مبارزه با آسیبی است
که به شما وارد شده است.
5- خندیدن کاملا طبیعی و نشان دهنده سلامت فرد است. فیلم یا سریال های
تلویزیونی خنده دار تماشا کنید و مقداری از وقت خود را با افرادی صرف کنید
که خنده بر روی لب های شما می اورند. زندگی بدون اینکه توجهی به قلب های
شکسته و خیانت های همسران داشته باشد، همچنان در حال پیش رفتن است.
6- گریه کردن نیز یک امر کاملا طبیعی است. اگر خود به خود گریه نمی کنید،
می توانید آهنگ های غمگین گوش کنید و یا به تماشای فیلم های تراژیک
بنشینید.
7- برای خود یک ژورنال درست کنید. تمام افکار و احساساتی که به شما به دلیل
خیانت و بی وفایی همسرتان دست می دهد را بر روی کاغذ یادداشت کنید.
8- با همسر خود در مورد بدعهدیش صحبت کنید. تمام سوال هایی که به ذهنتان
میرسد را بپرسید. شاید با این کار به این نتیجه برسید که همسرتان هنگام
ارتکاب به این کار، اصلا فکر نمی کرده که به شما خیانت می کند.
9- به دنبال مشاوره بروید. سعی نکنید تا به تنهایی از پس این مشکل برآیید.
هم شما و هم همسرتان پیش از اینکه مجددا رابطه جنسی بدون محافظت با هم
برقرار کنید، باید تحت آزمایش hiv (ایدز) و تست سایر بیماری های آمیزشی
قرار بگیرید.
10- حداقل یک روز به خود فرصت دهید.
11- نباید ضربه روحی وارده را پنهان کنید. با فرزندانتان صادق باشید؛ اما
لازم نیست جزییات مشکل را نیز برای آنها شرح دهید. قسم هایی نخورید که
بعدها نتوانید به آنها عمل کنید. تنها چیزی که بچه ها باید بدانند این است
که حال شما رفته رفته رو به بهبودی خواهد رفت.
12- سعی نکنید این بازی، که چه چیز و یا چه کسی مسبب بروز چنین فاجعه های
شده است را شروع کنید. با این کار صرفا انرژی خود را تلف می کنید. در
اینصورت فقط می توانید نفر سوم را سرزنش کنید و خودتان خوب می دانید که هیچ
چیز درست نخواهد شد.
13- اگر بیش از اندازه عصبانی باشید، بر سر مسایل کوچک داد و بیداد راه
بیندازید، احساس کنید که بر روی طناب باریکی در حال راه رفتن هستید، و
زمانی که به یاد بدعهدی همسر خود می افتید، عکس العمل های شدید فیزیکی از
خود نشان دهید، بی شک دچار استرس بعد از ضربه روحی شده اید و باید هر چه
سریعتر به پزشک مراجعه کنید.
14- انتظار نداشته باشید که حس آشفتگی، بی اعتمادی و عصبانیت به مجرد اینکه
تصمیم می گیرید همسر خود را ببخشید و به سرسپردگی خود ادامه دهید به راحتی
از بین برود. از بین رفتن دردورنج وارده از طریق خیانت، نیازمند زمان است.
15- واقع بین باشید. درآمد، سرمایه، وضعیت مسکن، و حمل و نقل خود را در نظر
بگیرید. اگر تصمیم به خاتمه زندگی زناشویی خود می گیرید باید ببینید که
آیا جایی برای زندگی کردن دارید و منبع درامدی دارید که از آن طریق بتواند
نیازهای اولیه تان را مرتفع سازید.
توجه:
1) بی وفایی یک فرد، هیچ گونه دلیل روشنی ندارد. ممکن است نشات گرفته از
سایر مشکلات در زندگی مشترک باشد، ممکن است چیزی در درون قلب همسرتان وجود
داشته باشد و … به هر حال شما هیچ گاه به درستی دلیل واقعی آنرا متوجه
نخواهید شد.
2) نوع خیانت، معمولا فهم و درک آنرا راحت تر می کند. آیا به یک شب ختم می
شود؟ به دلیل مشکلات زندگی بروز کرده؟ اعتیاد به برقراری رابطه جنسی بوده؟
آیا خیانت صرفا برای خاتمه دادن به زندگی مشترک بوده؟
3) به خاطر داشته باشید که زندگیتان با گذشته فرق کرده و باید ناراحتی به وجود آمده را تسکین دهید.
4) به طور مشابه می توان گفت که مرگ نزدیکان نیز باعث بروز غم و اندوه می
شود (از عدم پذیرش از سوی فرد شروع می شود، بعد خشم، عصبانیت، کشمکش،
افسردگی و در نهایت به پذیرش ختم می شود) پس چنین مسایلی بدین معنا نیستند
که زندگی به پایان رسیده است و شما دیگر قادر به ادامه دادن آن نیستید، چرا
که در اصل شما این توانایی را در وجود خود دارید و تنها مشکل به کارگیری
ان است که کمی دشوار می باشد.
5) پیش از اینکه خانواده خود و یا همسرتان را در جریان بد عهدی او قرار
دهید، مجددا بر روی این امر فکر کنید. افراد خانواده می توانند کینه ها را
برای مدت زمان بیشتری نگه دارند و شرایط را بدتر کنند.
فروش ویژه ساق دست طرح تاتو